سوژه همفکر این هفته زنده زنده (لایو) بود. آقای سهرابی یکی از اعضای خلاق و خوشفکر جامعه کارآفرینی لرستان (لرنا) کسبوکار خود را برای جمع حاضر تشریح کردند. آقای اشکان سهرابی فارغالتحصیل رشته کامپیوتر بعد از فراغت از تحصیل به پرورش کرم ابریشم رو آوردند. اینطور که آقای سهرابی شرح دادند، تجارت ایشان را میتوان به مراحل زیر تقسیم کرد:
مرحله جمعآوری اطلاعات
در این مرحله تا میتوانستند به جمعآوری اطلاعات پرداختند و برای این کار علاوه بر گوگل و کتاب به جهاد کشاورزی و نهادهای مربوطه هم مراجعه کردند.
مرحله ناامیدی از مسئولین
مراجعه ایشان به جهاد کشاورزی جز یک نمیشود بزرگ نتیجه دیگری به همراه نداشت و درواقع دوستان جهاد معتقد بودند که ژن پرورش کرم ابریشم در لرها خوابیده است و این قرتی بازیها مال بچههای مازندران و آنورهاست. اصلاً به خاطر همین ژن یک عضله پشت بازو اضافه دارند!
مرحله جمعآوری اطلاعات و تکمیل بوم کسبوکار
در این مرحله ایشان با جستوجو و پیدا کردن اسم و آدرس و راههای ارتباطی با افرادی که خبره این کار بودند ارتباط گرفتند و تا حدودی چهارچوب کار دستشان آمد و بعد از تکمیل بوم مدل کسبوکار فعالیت خود را شروع کردند.
شروع کار
بعد از آشنایی نسبی با پرورش کرم ابریشم، 4 جعبه تخم کرم ابریشم خریداری کردند و محض احتیاط کار را با پرورش یکی از جعبهها شروع کردند؛ و باقی جعبهها را بین دوستان و آشنایانی که به این کار علاقهمند بودند پخش کردند. ابتدای کار برای تهیه غذای کرمها از درختهای توتی که در شهر بود استفاده کردند و خوشبختانه بعد از تقریباً یک ماه کار به ثمر نشست. طبق گفتههای آقای سهرابی از هر جعبه درنهایت پیله های ابریشم به ارزش 800 هزار تومان به دست میآید، اگر امکانات موجود باشد و بتوان این پیلهها را به نخ تبدیل کرد این مبلغ تا دو میلیون تومان قابل ارتقاست! خیلی هم هلو برو تو گلو! بهتر هم میشود اگر بازهم امکانات موجود باشد و نخ را بتوان به پارچه تبدیل کرد چیزی حدود 4 میلیون تومان از هر جعبه میتوان درآمد داشت.
مرحله رفع محدودیتها
بعد از به ثمر نشستن فاز اول کار چند گره در کار بود که باید چارهای برای آنها اندیشیده میشد اولین گره تغذیه کرمها بود، خب نمیتوان روی درختهای شهر حساب باز کرد بهخصوص بعدازاینکه بعضیها متوجه ارزش این درختها بشوند. برای حل این مشکل ایشان باغ توت خود را راهاندازی کردند و با تهیه نهالهای اصلاحشده دوساله و پرورش آنها مشکل تغذیه تا حدودی رفع شد. مسئله بعدی مسئله تأمین آب این درختها بود که به دلیل کمآبی نگرانکننده به نظر میرسید برای حل این مشکل ایشان کمپوستی تهیه کردند که علاوه بر حداقلی کردن نیاز درخت به آب (بیش از 95 درصد کاهش در مصرف آب) بهنوعی موجب اصلاح خاک میشود، رشد ریشه را راحتتر و وجین علف هرز را سادهتر میکند.
مرحله معرفی کسبوکار
این بخش تهمایههای اجتماعی و ناسیونالیستی دارد. بعد از به ثمر نشستن کار آقای سهرابی به مسئولان جهاد پیشنهاد دادند که اگر افرادی متقاضی فعالیت درزمینهٔ پرورش کرم ابریشم هستند، حاضرند برای افراد مشتاق کلاسهای آشنایی با پرورش کرم ابریشم برگزار کنند و اگر کسی پایه کار باشد بهصورت رایگان نهال در اختیارشان قرار خواهند داد و البته بعد از مطرحشدن این موضوع یک کارگاه آشنایی با پرورش کرم ابریشم با حضور دوستان خوش ژن مازندرانی برگزار شد.
چشم اندازه آینده
آقای سهرابی برنامههایی هم برای توسعه کسبوکار خود داشتند ازجمله افزایش تولید و راهاندازی کارگاه نخریسی.
خیلی دست بر قضا از این هفته دوستانی از جهاد کشاورزی نیز مهمان همفکر بودند و پای گلایههای آقای سهرابی نیز نشستند علیرغم اینکه مانند بسیاری از مسئولین معتقد بودند ما خوبیم! قبول داشتند که اندک ضعفهایی هست که آنها نیز با آپ تو دیت شدن سیستم حلشده است و ما دقت نمیکنیم متأسفانه.
بازهم نزدیک بود بحث به دور باطل "مسئولین نمیذارن" بی افتد که خوشبختانه با دخالت بهموقع دوستان این دفعه نشد! بعضی از دوستان حاضر نقطه قوت کار آقای سهرابی را عدم وابستگی به سیستم دولتی میدانستند.
بعدازاین معرفی حلقههای گفتوگو تشکیل شد که هر حلقه داستان خودش را دارد.
شما هم به همفکر بپیوندید.