بخش دوم:
ایده اولیه
داشتن ایدهای نو تصوری رایج و البته غلط بین افراد است که به عنوان رمز موفقیت یک کسبوکار معرفی میشود. اکثر استارتاپهای موفق در سه نکته با هم مشترک هستند:
مهمترین نقطهی تمایز کسبوکارهای شکست خورده در نحوهی اجرای ایده است. البته این موضوع نباید اینطور تلقی شود که ایده به هیچ وجه اهمیت ندارد؛ چرا که ایدهی مناسب موتور محرکهی شروع یک کسبوکار به شمار میرود و تقریبا اجرای یک طرح کسبوکار بدون داشتن ایدهای مرکزی غیرممکن به نظر میرسد.
۱- لزوما بهترین ایده را برای شروع کار خود انتخاب نکردهاند.
۲- ایدهی اصلی کار از خودشان نبوده است.
۳- روی ایدههایی مشابه با ایدههای رقبای خود در بازار کار کردهاند.
چرا ایده مهم است؟
ایده هستهی کار است: تمام فعالیتهای ما در طول روز بر اساس یک ایده شکل میگیرند. در بیشتر اوقات ایدهها روزمره و عادی به حساب میآیند و در بعضی اوقات نیز ایدههایی ناب و نوآورانه به ذهن میآیند. ایده اولین قدم برای اجرای فعالیتها هستند. بنابراین هر فرد توانایی ایدهپردازی را دارد ولی آدمهای خلاق ایدههای خود را جدی تلقی میکنند.
ایدهها مسیر را به شما نشان میدهند: برای حل یک مساله کافی است به یک ایده برسید، ایده مسیر حل آن را به شما نشان خواهد داد. برای اینکه به تصویری شفافتر از این مسیر رسید باید به ایدهپردازی مشغول شد و ایدهی اولیه را پرورش داد. ایدههای خود را دستهبندی کرده، هر دسته را با استراتژی خود مقایسه و بهترین را پیدا کنید.
ایدهها جنبههای جدیدی از کسبوکار را به شما نشان میدهند: ایدهی هر چند ناقص و بد میتواند مسیرهای جدیدی را به شما نشان دهد. هر مسیر به سمت یک هدف میرود و استراتژی جدیدی را بیان میکند تا جنبههایی از کسبوکار خود را ببینید که قبلا به آن توجه نمیکردید.
ایدهها روی تمام فعالیتهای کسبوکار تاثیر میگذارند: وقتی مسیر اصلی کسبوکار خود را کشف کردید، باید برای هر بخش از مسیر برنامهریزی کنید. ایدهها به کمک شما میآیند تا به شیوهای نو سرویس و کالای خود را به مشتریان معرفی کنید یا خلاقیت را در بین نیروهای کاری خود گسترش دهید.
ایده به تنهایی کارایی ندارد: بعد از اینکه ایده به ذهن شما رسید، باید ایدهپردازی کنید و ایدهی اصلی را پرورش دهید. این مرحله مثل رویاپردازی است. اما خیلی از افراد در مرحله رویا میمانند و به اجرا نمیرسند. به یاد داشته باشید بهترین ایدهها هم اگر به اجرا در نیایند به هیچ دردی نمیخورند.
ایده گمراه کننده است: همهی ما در کسری از دقیقه فهرستی از ایدهها را برای هم بیان میکنیم، اما چالش اصلی در پیدا کردن بهترین ایده است. با گفتن ایدهها احساس موفق بودن به ما دست میدهد، در حالیکه نمیتوانیم حتی بهترین ایده را پیدا کنیم.
ایده گول زننده است: ایده مثل چاقو عمل میکند؛ هم ابزار مفیدی است و هم میتواند دست شما را ببرد. اگر نتوانید فهرست ایدههای خود را کوتاه و به ایدههای برتر جنبهی عملی ببخشید به بیراهه خواهید رفت و تمام تلاش شما برای ساخت کسبوکار از بین میرود.
با ما همراه باشید.